همراه شو
بنیوش
بنوش
بنوشان
شب هفتصد و سی و دوم ۷۳۲
حکایت اردشیر و حیاتالنفوس
دستهای او را بوسیده سخت بگریست و پیوسته در مغازله و معانقه بودند تا هنگام پسین شد. قصد بازگشت کردند. دختر گفت: ای روشنی چشم من! اکنون وقت جدایی است. هنگام وصل کی خواهد بود؟
ــ نام جدایی مبر که نام او در جهان مباد!
در رفتن جان از بدن
گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن
دیدم که جانم میرود
سعدی
تصویر را تصور کن!
بینخطهای هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو!
به روالهای ناروایی که هنوز از پسِ قرنها برقرار مانده بیندیش!
هزار و یک شب
ترجمهی عبداللطیف تسوجی تبریزی
قصّهگو #شهرزادفتوحی
تنظیم #مجتبی_میرسمیعی
باشد که قصّه، چترِ باران غصّهها شود
باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد
در دریاهای توفانی این جهان
هنر و زندگی شهرزاد
بشنوید
🌀
https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0
#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب
Shahrzad Art&Life
مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:
🌀🌀🌀
اولین نفر کامنت بزار
همراه شو
بنیوش
<...
همراه شو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
همراهشو
همراهشو
بنیوش
بنوش
بنوشان
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است